نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه پژوهشی فلسفه اسلامی و حکمت معاصر، پژوهشکده فلسفه، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
محمدحسین طباطبایی، نویسنده تفسیر المیزان، مفسر معاصر قرآن است. او مدعی است که شیوه تفسیری قرآن به قرآن را بکار گرفته است. در شاگردان وی، بیشترین اهتمام به تفسیر را در عبدالله جوادی آملی شاهدیم. ادعای وی نیز در تفسیر تسنیم، آن است که به شیوه استاد، قرآن را تفسیر کرده است. شرط لازم ورود به حوزه تفسیر به شیوه مزبور، شناخت قرآن به روش قرآنبنیاد است. او مجلد نخست تفسیر موضوعی خود را قرآن در قرآن نامیده است. دعوی وی، این است که به قرآنشناختِ قرآنبنیان پرداخته، و درنتیجه، بر تفسیر قرآن به قرآن استدلال کرده است. مطالعه این اثر، نشاندهنده کامیابی نویسنده در اتخاذ روش یادشده است.
با توجه به این که وی همچون استاد خویش، به موازات تحقیقات تفسیری، اهتمام به تدریس و تالیف حکمت اسلامی نیز داشته است، مقاله حاضر در پی بررسی این است که آیا قرآنشناسیِ (بنا به ادعای او) قرآنمحور، به گونهای کاملا عاری از دخالت آموزههای حِکمی و تنها مستند به آیات وحی به انجام رسیده تا بتوان بر دعویِ قرآنبنیان بودن آن به نحو مطلق به گونهای کاملا برکنار از تاثیر تعالیم حکمی، صحّه گذاشت، یا هرقدر که قرآنشناسی، بر آیات خود قرآن استوار و درونمتنی باشد،اثرگذاری آموزههای فلسفی بر آن، بکلی قابل حذف از فرایند شناخت وحی نبوده و ادعای کاملا قرآنبنیاد بودن آن، به کلّی فارغ از هرگونه تاثیرگذاری زمینههای تعقّل فلسفی، قابل تأمّل و احیانا تردید است؟ بدیهی است پاسخ این پرسش مستقیما به امکان یا استحاله تفسیر قرآن صرفا به خود قرآن نیز قابل تعمیم خواهد بود.
کلیدواژهها [English]