کلام فلسفی تأویلی ناصر خسرو

نوع مقاله : ترویجی

نویسندگان

1 استادیار گروه پژوهشی فلسفه اسلامی و حکمت معاصر، پژوهشکده فلسفه، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

2 استاد فلسفه کالج باروخ، نیویورک.

چکیده

متن حاضر [گشایش و رهایش ناصرخسرو]، هم مورد علاقه فرد متخصص در مطالعات اسلامی است، و هم شخص غیرمتخصص. فرد متخصص، در این جا نظام فلسفی‌ای را می‌یابد که مولفه‌های صرفاً اسماعیلی، نوافلاطونی و مولفه‌هایی اصیل را در کنار هم جمع می‌کند که هم تاریخ خردورزی عقیده اسماعیلی را روشن می‌کند و هم أصالت پدیدآورنده آن را. این متن برای خواننده عادی، صورت‌بندی روشن‌گرانه‌ای از مسأله فراق، فراتر از بافت دینی و تاریخی آن در اختیار خواننده عادی قرار می‌دهد. متفکران اسماعیلی سده‌های میانی مانند ناصرخسرو و نصیرالدین طوسی، خود را تنها به عنوان متکلمان و سخنگویان جامعه مذهبی خویش ندیده‌اند، بلکه خود را به مثابه متفکرانی همه‌جانبه که حکمت فلسفی و درمان روحانی را به بشریت عرضه می‌کنند، دیده‌اند. آنها به بشریّت یاد می‌دهند که رهایش راستین در سایه تحوّل روحانی انسان از فعلیّتی است که به طور عمده حیوانی است، به کمال بالقوّه‌اش که در مرتبه فرشتگان قرار دارد. این دگرگونی در طریق عقلانی معرفت رخ می‌دهد، معرفتی که مشتمل بر علم طبیعت است و اذعان دارد به این که ابدان، تصویرهای ظاهری و ابزارهای روح‌اند. جاذبه اساسی تفکر اسماعیلی در درگیر بودن این تفکر با مسأله عامّ فراق است که روان‌کاوی، فلسفه وجودی و مارکسیسم معاصر، آن را جدّی‌ترین مسأله بشریت به شمار می‌آورند. شرح گونه‌های این کلان-موضوع، فراتر از حوصله این مقدمه است؛ موضوع عامّ این است که ما از بیگانه‌شدن از وضعیت آرامش و وفاق نخستین‌ خود رنج می‌بریم و نیاز داریم که از طریق یک فرایند درمانی بازپیوستگی و یگانگی (دوباره)، به آن بازگردیم.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Nasir Khusraw’s Hermeneutic Philosophical Theology

نویسندگان [English]

  • Mohammadamin Shahjouei 1
  • Parviz Morewedge 2
1 Research Department of Islamic Philosophy and Contemporary Wisdom, Faculty of Philosophy, Institute for Humanities and Cultural Studies
2 Professor of Philosophy, Baruch College, City University of New York
چکیده [English]

متن ارائه شده، ترجمه مقاله زیر از آقای دکتر پرویز مروّج است که ذیلا چاپ شده است
Knowledge and Liberation: A Treatise on Philosophical Theology, by Nasir Khusraw, a new edition and English translation of the Gushayish wa Rahayish by Faquir M. Hunzai, with an introduction by Parviz Morewedge entitled Nasir Khusraw’s Hermeneutic Philosophical Theology and his commentary, London: I. B. Tauris in association with the Institute of Ismaili Studies, 1998, xii+132+92 (in Persian) pp.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Nasir Khusraw
  • Hermeneutic Philosophical Theology
  • Gushayish wa Rahayish
  1. برای جامع‎ترین مطالعه درباره اسماعیلیان، ببینید فرهاد دفتری، اسماعیلیان: تاریخ و آموزههای آنان (کمبریج، 1990)؛ برای مبسوط‎ترین کتاب‎شناسی، ببینید اسماعیل ک. پوناوالا، کتابشناسی ادبیات اسماعیلی (مالیبو، کالیف.، 1977).
  2. ببینید ریچارد س. تیلور، «تحلیلی انتقادی از ساختار کلام فی محض الخیر (کتاب العلل)» در مکتب نوافلاطونی و تفکر اسلامی، ویراسته پرویز مروج (آلبانی، 1992)، صص 11-40.
  3. محمود شبستری، «سعادتنامه»، در مجموعه آثار شیخ محمود شبستری (تهران، 1371/1992)، ص 186.
  4. هری ا. ولفسون، فلسفه اسپینوزا (کلیولند و نیویورک، 1965)، صص 1، 14، 19 و پس از آن.
  5. ببینید پل واکر، تشیع فلسفی نخستین (کمبریج، 1993)، صص 21-22، برای دِین ناصرخسرو به سجستانی.
  6. جامع الحکمتین، ویراسته هانری کُربَن و محمد معین (تهران-پاریس، 1953)، صص 73-80؛ زاد المسافرین، ویراسته م. بذل الرّحمن (برلین، 1923)، صص 58-68.
  7. ماجد فخری، تاریخ فلسفه اسلامی (نیویورک و لندن، 1970)، صص 46، 124 و 130، و نظریههای اخلاقی در اسلام او (لیدن، 1991).
  8. سعید نفیسی، «ادبیات فارسی» در تاریخ فلسفه مسلمان، ویراسته م. م. شریف (ویسبادن، 1996)، ج 2، ص 1050.
  9. ژان ریپکا، تاریخ ادبیات فارسی (دُردرِخت، 1968)، ص 185.
  10. ادوارد ج. براون، تاریخ ادبی پارس (کمبریج، 1928)، ج 2، ص 200.
  11. پل ای. واکر، ابویعقوب سجستانی: رسالت عقلانی (لندن و نیویورک، 1996)، ص 107.
  12. هانری کُربَن، معبد و مکاشفه، ترجمه پ. شرارد (لندن، 1968)، ص 140، پ 7. کُربَن یادآور می‎شود که تعبیر ناصرخسرو «خدا شدن»، یک نمونه نوعی از اتّحاد نفس و خداوند است (همو، ص 147). کُربَن نظریه ناصرخسرو درباره عروج نفس را به عنوان واقعیّت‎بخشی یک استعداد مَلَکی به إخوان الصفا (همو، ص 192) و نظریه زمان او را به پروکلوس ربط می‎دهد (همو، ص 182). در زمان دوری و عرفان اسماعیلی، ترجمه ر. مَنهَیم و ج. موریس (لندن، 1983)، صص 30-34، کُربَن ناصرخسرو را به عنوان یک متفکر برجسته اسماعیلی در موضوع ازلیّت زمان در برابر دیدگاه ابوبکر محمد بن زکریای رازی که زمان، یک واقعیّت جوهری است، معرفی می‎کند. در تاریخ فلسفه اسلامی‎اش، ترجمه ال. شرارد (لندن و نیویورک، 1993)، ص 139، کُربَن دیدگاه‎های ناصرخسرو را درباره مادّه و طبیعت به عنوان نمونه نوعی طبیعیات اسماعیلی به کار می‎گیرد.
  13. دفتری، اسماعیلیان، ص 215.
  14. ببینید دیوان او را، ویراسته م. مینوی و م. محقق (تهران، 1353/1974).
  15. سفرنامه، ویراسته م. دبیرسیاقی (تهران، 1356/1977)؛ ترجمه انگلیسی و. م. تَکستُن، جر، سفرنامه ناصرخسرو (آلبانی، نیویورک، 1986).
  16. وجه دین، ویراسته غلام‎رضا اعوانی (تهران، 1977).
  17. شش فصل، ویراسته و ترجمه و. ایوانُف (لیدن، 1949).
  18. خوان الإخوان، ویراسته ی. خشاحب (قاهره، 1940).
  19. دفتری، اسماعیلیان، ص 245.
  20. ببینید استیون ک. استرنج، «افلوطین درباره سرشت ازلیّت و زمان» در ارسطو در پایان دوران باستان، ویراسته لاورنس پ. شرنک (واشینگتن دی سی، 1994)، صص 22-56.
  21. همو، صص 110-128.
  22. ببینید افلوطین، انئادها، ترجمه ا. اچ. آرمسترانگ (کمبریج، ماساچوست و لندن، 1966-1988)، ج 1-7؛ و پروکلوس، عناصر کلام، ترجمه ای. ر. داد (لندن، 1964).
  23. زاد المسافرین، صص 354، 484.
  24. ببینید پرویز مروج، جستارهایی در فلسفه، کلام و عرفان اسلامی (وانونتا، نیویورک، 1995)، صص 124-159. این جستار، تفسیری از وهم به عنوان یک خیال فراگیر ارائه می‎کند.
  25. زاد المسافرین، صص 117-118.
  26. مابعدالطبیعه ملاصدرا، ترجمه پرویز مروج (نیویورک، 1991).
  27. مارتین هایدگر، هستی و زمان، ترجمه ج. مک‎کواری و ای. رابینسون (نیویورک و ایوانستون، 1962)، صص 389-396.
  28. کُربَن، معبد و مکاشفه، صص 38-41، 100، 134-138 و پس از آن، و زمان دوری و عرفان اسماعیلی او، صص 30، 76، 88، 90، 97، و پس از آن.
  29. پرویز مروج، «کلام» در دایره المعارف اسلام آکسفورد، ویراسته جان ال. اسپوزیتو (نیویورک، 1995)، ج 4، صص 214-224.
  30. ببینید ف. دفتری، افسانههای حشاشین: اسطورههای اسماعیلیان (لندن، 1994).