پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
8
1
2016
06
21
مستحسنات عرفانی: بدعت هدایت یا بدعت ضلالت؟
5
17
FA
حسن
رمضانی
استاد سطح عالی حوزه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
h.ramzani89@gmail.com
اهلمعرفت بهجهت برخی از مصالح و برای ادارۀ مریدان و تربیت بهتر آنان، به وضع مقررات و آداب و رسوم ویژهای دست زدند که به «مستحسنات» مشهور شد. برخی از ناقدان عرفان، جعل اینها را از مصادیق «بدعت» در دین و طبق برخی از احادیث، بدعت را حرام و فاعل آن را معاقب میدانند. ما در این مقاله بهروش نقلی ـ تحلیلی، با استناد به تعاریف بدعت نزد اندیشمندان علوم اسلامی و تحلیل برخی از آیات و روایات به این نتیجه رسیدیم که اگرچه طبق روایت نبوی، ایجاد بدعت در دین حرام و فاعل آن عقاب میشود، بدعتی که تصرف در احکام دین نباشد و بهگونۀ عموم بتوان برای آن مستند شرعی پیدا کرد، از نوع بدعت ممدوح یا هدایت است، نه بدعت مذموم یا ضلالت. بدعت ممدوح نهتنها حرام نیست، بلکه در برخی موارد طبق روایت نبوی، اگر سنت حسنهای باشد، جایز بلکه برای حفظ مسلمانان و دین اسلام واجب میشود؛ برایناساس، مستحسنات عرفانی ازآنجاکه برپایه مصالح سلوکیاند، بدعت ممدوحاند، نه بدعت مذموم. البته سوءاستفادهها و افراطوتفریطهایی که گاهی ازسوی برخی صوفیان منحرف و جاهل درقبال برخی مستحسنات انجام میشود، بهجهت عروض عوارض و افراط یا تفریطهای پیشآمده محکوماند، نه اینکه ازاساس در شمار مصادیق بدعت مذموم قرار گیرند و نامشروع خوانده شوند.
مستحسنات,بدعت هدایت,بدعت ضلالت,اهل معرفت,صوفیان جاهل
https://hikmat.isramags.ir/article_53984.html
https://hikmat.isramags.ir/article_53984_66de4408de792b270fe5f4be7da005ec.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
8
1
2016
06
21
نسبت حرکت و زمان در فلسفه ابنسینا و ملاصدرا
17
40
FA
آصف
احسانی
دانشجوی دکتری فلسفه اسلامی جامعة المصطفی العالمیه
asifehsani2008@gmail.com
پرسش این مقاله نحوه ارتباط حرکت و زمان است. هرچند مباحث فلسفی ذاتاً همدوش و همذات دشواری و دیریابی است، درهمتنیدگی حرکت و زمان درعین ضعف وجودی و درآمیختگیشان با عدم، این نسبت را مبهم کرده و بر پیچیدگی آن افزوده است. در بحث حرکت، ابنسینا با انکار وجود خارجی حرکت قطعی، از حرکت توسطی بهمثابه حقیقت خارجی حرکت دفاع میکند؛ اما ملاصدرا باتوجهبه نظریه حرکت جوهری، عینیت حرکت قطعی را اثبات میکند. ازطرفی ابنسینا بحث زمان را بهتبع حرکت، از عوارض جسم میداند؛ پس آن را در طبیعیات مطرح میکند؛ اما ملاصدرا زمان را مقدار حرکت در جوهر میداند؛ یعنی عالم طبیعت دائماً در حرکت، تغییر و تجدد است و زمانْ مقدار این تجدد و تغییر طبیعت است. صدرا زمان را محمول عرض تحلیلی و معقول ثانی فلسفی میداند. نزد ابنسینا زمان هیچگاه با حرکت توسطی، بهمثابه حقیقت خارجی حرکت، انطباق نمییابد، بلکه زمان منطبق بر نسبتهای تجددی و متصرم حالت یکنواخت حرکت فلک است؛ ولی برای صدرا حرکت قطعی همچون حقیقت عینی حرکت، عین تجدد و تقضی است و با زمان انطباق تام دارد.
حرکت,زمان,حرکت توسطی,حرکت قطعی
https://hikmat.isramags.ir/article_53985.html
https://hikmat.isramags.ir/article_53985_52fa8d140f6c660ec998f7864ec26364.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
8
1
2016
06
21
نقش ویژگیهای هستیشناختی اراده در شناخت حقیقت آن از منظر حکمت صدرایی
41
60
FA
امیر
راستین
دانشجوی دکتری دانشگاه فردوسی مشهد.
rastinamir@yahoo.com
علیرضا
کهنسال
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
a.r_kohansal@yahoo.com
سیدمرتضی
حسینی شاهرودی
استاد دانشگاه فردوسی مشهد
shahrud@ferdowsi.um.ac.ir
اراده از مهمترین مفاهیم فلسفی و کلامی است که اندیشمندان اسلامی، تعریفهای فراوان و گاه متضادی برای آن آوردهاند.در این نوشتار نشان میدهیم که ملاصدرا باتوجهبه مبانی حکمت متعالیه و ضمن تفسیر ویژۀ خود از حقیقت اراده، سه ویژگی هستیشناختی را برای این حقیقت مطرح میکند.براساساین ویژگیها، تفسیرهای رقیب را نقد و راز کژفهمیها را در شناخت حقیقت اراده تبیین میکند. این ویژگیها عبارتاند از: آمیختگی وجودی اراده با حالات نفسانی دیگر؛ وجودی بودن اراده و تنزه از ماهیت؛ تشکیکی بودن حقیقت اراده. تمام این اوصاف در تبیین حقیقت اراده مؤثرند و غافل شدن اندیشمندان دیگر از آنها سبب انحراف معرفتیشان شده است. همچنین دو عامل اخیر، در شکلگیری دیدگاه صدرایی در تبیین حقیقت اراده نیز نقش مؤثری دارند؛ دیدگاهی که حقیقت اراده را از سنخ ابتهاج و محبت میداند.
اراده,علم,شوق,ابتهاج,ملاصدرا
https://hikmat.isramags.ir/article_53986.html
https://hikmat.isramags.ir/article_53986_dd2182ea185b90f6109fd7c521d9fab7.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
8
1
2016
06
21
نسبت مستقیمالاستدارة حق و خلق در وجودشناسی ابنعربی
41
60
FA
علی
کیادربندسری
دانشجوی دکتری دانشگاه شهید بهشتی تهران
alii.kiaa@gmail.com
نسبت مستقیمالاستدارة حق و خلق از مباحثی است که ابنعربی در وجودشناسی خود دنبال میکند. این دیدگاه تازه را که در تقابل با نظریۀ صدور افلوطین قرار دارد، باید بدیلی برای نظریۀ صدور درنظر گرفت که بیشتر در جریانهای فلسفی پیش از ابنعربی پذیرفته شده بود. نظریۀ مستقیمالاستداره ابنعربی که بر نظریات تجلی اسماء الهی و وحدت وجود ابتنای منطقی دارد، درنهایت این امکان نظری را در اختیار محییالدین قرار میدهد تا بتواند قاعدۀ الواحد فیلسوفان (مبنای مستحکم نظریۀ صدور) را نقادی و در معنای تازهای فهم کند. این نظریه همچنین جایگاه عالم مادی و جسم را که درنتیجۀ پذیرش نظریۀ صدور تضعیف شده بود و پس از گذشتن از وسایط بسیار درنهایت بعد با حضرت حق قرار داشت، دوباره احیا و بر اهمیت آن تأکید میکند. در این مقاله درصددیم پس از تشریح نظریۀ مستقیمالاستداره ابنعربی، تفاوتهای آن را با نظریۀ صدور نشان دهیم و سپس تفسیر تازۀ ابنعربی را از قاعده الواحد یادآوری کنیم.
نسبت حق و خلق,تجلی,وحدت وجود,نظریۀ صدور,قاعدۀ الواحد
https://hikmat.isramags.ir/article_53987.html
https://hikmat.isramags.ir/article_53987_6e9ce6a081936be2d9abaaf9958046e2.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
8
1
2016
06
21
بررسی انتقادات احسائی به برهان تضایف ملاصدرا در اثبات اتحاد عالم و معلوم
61
77
FA
محمود
صیدی
استادیار دانشگاه شاهد
m.saidiy@yahoo.com
احسان
کردی اردکانی
استادیار دانشگاه اردکان
e.kordi@ardakan.ac.ir
اتحاد عالم و معلوم از مبانی مهم حکمت متعالیه است که ملاصدرا با الهام از فلاسفۀ نوافلاطونی آن را تبیین و اثبات کرده است. این اتحاد به دو مقام کثرت در وحدت و وحدت در کثرت تقسیم میشود و برهان تضایف یکی از مهمترین استدلالهای اثبات آن در مقام کثرت در وحدت است. این برهان سه نکتۀ اساسی دارد: وجود ادراکی موجود مجرد، معلوم بالذات نبودن موجودات مادی و اضافۀ عالم و معلوم. انتقادات احسائی نیز متوجه اینهاست. ازنظر احسائی بهدلیل فعلی بودن معنای ادراک، قدیم و نامخلوق شدن مادیات درصورت معلوم نبودن آنها و لازمۀ مبدأ اشتقاق بودن اضافۀ عالم و معلوم، برهان ملاصدرا با انتقادات اساسی مواجه است؛ باوجوداین، بهدلیل اتحاد عالم و معلوم در مقام کثرت در وحدت یا مقام ذات بودن این برهان، معلوم بالعرض بودن مادیات و معلوم بالذات بودن صورتهای علمی آنها و عدم لزوم میان مبدأ اشتقاق و نسبت اضافه، انتقادات احسائی مشکلات اساسی دارند.
ملاصدرا,احسائی,اتحاد,عالم,معلوم
https://hikmat.isramags.ir/article_53988.html
https://hikmat.isramags.ir/article_53988_130efc14b78cb82310dd8d90a877f9c5.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
8
1
2016
06
21
روش شناسی ادراکات اعتباری
97
123
FA
رضا
ملایی
دانشجوی دکتری دانشگاه باقرالعلوم (ع)
tamhid1359@gmail.com
ادراکات حقیقی محصول انعکاس جهان خارج در افق ذهناند؛ درحالیکه ادراکات اعتباری محصول تطبیق مفهوم بر مصداق غیرحقیقی خودند؛ بههمیندلیل، ادراک دانستن اعتباریات ازاساس همراه با نوعی تسامح است. ادراکات اعتباری هیچگونه رابطۀ نفسالامری ندارند. روابط ادراکات اعتباری یا میان ادراکات اعتباری و ادراکات حقیقی، تابع جعل و قرارداد است؛ ازاینرو مراحل فکر در بهدست آوردن ادراک اعتباری با مراحل فکر در بهدست آوردن ادراک حقیقی و روش استنتاج در ادراکات اعتباری با روش استنتاج در ادراکات حقیقی متفاوت است. هیچگاه نمیتوان ادراک اعتباری را تولیدشدۀ ادراک حقیقی یا ادراک اعتباری دیگر دانست. اگرچه در برخی اشکال استدلالی، ادراکات اعتباری با یکدیگر رابطۀ استنتاجی دارند، این رابطه غیر از رابطه تولیدی ادراکات است. جنس استدلال در استدلالهای اعتباری جدلی است. این جدلی بودن منحصر به ماده استدلال نیست، بلکه صورت استدلال نیز جدلی است. همین مسئله باعث میشود در استدلالهای اعتباری بتوان از استدلالهایی نتیجه گرفت که عقیماند؛ چون صورت استدلال همچون ماده استدلال در اعتباریات، اعتباری و تابع اعتبار معتبران است.
حقیقت,اعتبار,رابطۀ تولیدی,صورت و ماده استدلال
https://hikmat.isramags.ir/article_53989.html
https://hikmat.isramags.ir/article_53989_e84ca667b9f1276dfa9f4b9772d002da.pdf