پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
6
3
2014
10
23
هنر دینی از منظر علامه جوادی آملی
5
25
FA
حمید رضا
خادمی
استادیار مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی( سازمان سمت)
khademi4020@gmail.com
سید مسعود
مسعودیان
معاونت هنر و رسانه بنیاد اسراء
smm_et@yahoo.com
آیتالله جوادی آملی، به هنر دینی توجه خاص نموده و شاخصها و مبانی آن را بیان کردهاند. این مقاله ضمن بیان تعریف و تفسیر علامه جوادی آملی از هنر دینی، شاخصهای هنر دینی را در منظومۀ فکری ایشان تبیین میکند. این شاخصها درحقیقت، از دیدگاه اصیل حکمت متعالیۀ ملاصدرا متأثرند. منزلت رفیع عقل و عالم معقول در خلق اثر هنری، توجه به نقش قوۀ خیال همچون کارگاه خلق اثر هنری، اهمیت دادن به رسالتهای اخلاقی هنر و هنرمند، موهبت دانستن هنر برای ارتقای کمالات انسانی و همچنین کارکردها و ویژگیهای معرفتی هنر از مهمترین شاخصها و مباحث هنر دینی از منظر علامه جوادی آملی است. استاد جوادی آملی با اشاره به دو بخش انگیزه و اندیشه در وجود انسان، جهانآرایی را رسالت هنر دینی معرفی میکنند؛ ایشان با طرح نظریۀ تقلید از خلقت، خروجی حتمی فرآیند خلق اثر هنری را هنر دینی میدانند.
هنر دینی,حکمت متعالیه,علامه,جوادی آملی,ملاصدرا
https://hikmat.isramags.ir/article_11746.html
https://hikmat.isramags.ir/article_11746_db073ec2ac1f4914947422f630b16563.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
6
3
2014
10
23
اثبات واجبالوجود براساس فرض تسلسل: نگاهی به برهان ابنسینا و اقامة برهانی بدیع
25
40
FA
نفیسه
اهل سرمدی
استادیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان
sarmadi.na58@gmail.com
مرتضی
طباطبائیان نیم آورد
دانشجوی فلسفه اسلامی دانشگاه اصفهان
mortazatabatabaian@gmail.com
براهین اثبات واجبالوجود، براساس چگونگی ارتباطشان با تسلسل، به سه دسته تقسیم میشوند: 1) از ابطال تسلسل، واجب را اثبات میکنند؛ 2) لابشرط از وجود یا عدم تسلسل، واجب را اثبات میکنند؛ 3) براساس فرض تسلسل، واجبالوجود را اثبات میکنند. برهان ابنسینا تنها برهان دستۀ سوم است. این نوشتار سه گام اصلی دارد: در گام نخست، به برهان ابنسینا پرداختهایم و از زبان شارح <em>مواقف</em>، به اشکال صدرا بر این برهان پاسخ گفتهایم؛ در دومین گام، برای اثبات واجب، طرحی نو درانداخته و برهان دیگری از دستۀ سوم صورتبندی کردهایم؛ مقایسۀ این برهان بدیع با برهان سینوی و بیان شباهتها و تفاوتهای آنها، آخرین گام این پژوهش است.
واجب الوجود,تسلسل,مجموعه ممکنات
https://hikmat.isramags.ir/article_11747.html
https://hikmat.isramags.ir/article_11747_c9726606880f72def066702df8e5d442.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
6
3
2014
10
23
بازنگری نوآوری حکیم سبزواری در باب حدوث عالم: حدوث اسمی
41
56
FA
حسینعلی
شیدان شید
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
shidanshid@rihu.ac.ir
محمدهادی
توکّلی
دانشجوی دکتری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
iranianhadi@yahoo.com
نظریۀ «حدوث اسمی» از نوآوریهای حکیم سبزواری است. سخنان ایشان نهتنها خالی از ابهام و پیچیدگی نیست، بلکه گوناگون است و گاه ناسازگار بهنظر میرسد؛ اما با تأمّل در آثار وی، بهنظر میآید نظریّۀ او تطوّر سهمرحلهای داشته و وی این نظریه را به سه شکل تفسیر کرده است. شارحان معمولاً فقط به تفسیر اوّل توجه کردهاند. دقت کردن به این مراحل و تفسیرهای سهگانه، ناسازگاری سخنان گوناگون وی را توجیه میکند. مقالۀ حاضر، این مراحل یا تفسیرهای سهگانه را گزارش، تحلیل و نقد میکند. در مرحلۀ اوّل، مقصود از «اسم» در حدوث اسمی، اسم عینی (مقابل اسم لفظی) است. در مرحلۀ دوم نیز مقصود اسم عینی است؛ اما تمام اسماء عینی، حادث اسمی نیستند. بلکه برخی از اسما، مانند اسماء حُسنی، قدیم اسمیاند. در مرحلۀ سوم، مقصود از اسما، اسماء عینی نیست، بلکه منظور فقط ماهیّات موجود در ذهن است.
حدوث و قدم,حدوث اسمی,حکیم سبزواری,اسما و صفات خداوند,اعیان ثابته
https://hikmat.isramags.ir/article_11745.html
https://hikmat.isramags.ir/article_11745_caa13e0b5dec6c044c4c3c097a7575ff.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
6
3
2014
10
23
تفسیر انسان بر اساس حرکت جوهری
57
78
FA
مریم
ملکوتی خواه
دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه قم
maryam.malakoutikhah@yahoo.com
محمد تقی
چاوشی
استادیار پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
layasadatchavoshi@gmail.com
زهرا
خزاعی
دانشیار دانشگاه قم
z.khazaei@gmail.com
صدرالمتألهین در روایت خود از اسفار چهارگانهاش انسانی را به تصویر میکشد که چون وجود او در حرکت و صیرورت است، هر آن، در مرتبۀ جدیدی از هستی به فعلیت میرسد. این نحوۀ وجود، مناسبات عمیقی را با هستی، برای انسان رقم میزند. در این نوشتار برآنیم آن مناسبات را تبیین کنیم. نخست، در مفهوم حرکت جوهری تأمل میکنیم؛ حرکتی که سراسر هستی مادی را دربرگرفته است و انسان نیز که مراتبی از وجودش مادی است، از این حرکت مستثنی نخواهد بود. سپس، به وجود انسان، که مرتبهای از هستی سیال است، توجه خواهیم کرد و تلاش میکنیم وضع او را در هستی، بهروشنی تببین کنیم. آنچه درنهایت حاصل خواهد شد، مسافری است که درعیناینکه سائر در خویش است، سائر در مراتب هستی است. اگر سفر او در خویشتنِ خویش، با اندک تذکری همراه باشد، او با مشاهدۀ مناظر وجود خویش، مراتب هستی را بازمییابد؛ زیرا انسان و هستی، هیچ بینونتی ندارند. بیتردید آنچه ما را در این سیر بهپیش خواهد برد، تماشای انسان، فقط در آیینۀ وجود است.
ملاصدرا,حرکت جوهری,حرکت جوهری اشتدادی,انسان,هستی
https://hikmat.isramags.ir/article_11751.html
https://hikmat.isramags.ir/article_11751_f80c938dc5adaa91966e7c9467950f56.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
6
3
2014
10
23
شناخت ابعاد وجودی انسان از نگاه ابن عربی و شنکره
79
110
FA
محمد مهدی
علیمردی
ریاست دانشکده ادیان
alim536@chmail.ir
محمد
روحانی
هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب.
طیبه
نوحی
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذهب.
خداوند انسان را بهصورت خود آفریده است. ازآنجاکه انسان موضوع اصلی آفرینش است، اندیشمندان ادیان مختلف، دربارۀ او بحث کردهاند و برایش ابعادی برشمردهاند. شناخت این ابعاد، برای رسیدن به هدف خلقت، یعنی کمال، ضروری است. این مقاله، دیدگاه دو متفکر بزرگ، ابنعربی مسلمان و شنکرۀ هندو را دربارۀ ابعاد وجودی انسان بررسی میکند. هردو معتقدند انسان دو بعد مادی و روحانی دارد. با برداشتن حجاب مادیات، روح او با یگانۀ مطلق یکی میشود و به کمال میرسد. آنها معتقدند ابعاد وجودی انسان، فقط در ویژگیها متفاوتاند؛ اما در اصل وجود، تفاوتی ندارند.
انسان,کمال,آتمن,نفس,بدن,شریره,جیوه
https://hikmat.isramags.ir/article_11748.html
https://hikmat.isramags.ir/article_11748_3f6fb45a6a0a4d79f585f9f16afac24c.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
6
3
2014
10
23
تبیین تمثیل دوم (اصل علیت) در نقد عقل محض
111
132
FA
محمدهادی
حاضری
کارشناس ارشد دانشگاه تهران پردیس فارابی
hadihazeri@gmail.com
محمد
محمدرضایی
مدیرگروه فلسفه دین دانشگاه تهران پردیس فارابی
mmrezaei391@yahoo.com
به فراخور مناقشاتِ جریانِ عینیسازیِ مفهوم ذهنی علیت، توجه کانت به اصل علیت جلب شد؛ پرسشی که همواره در امتداد تردیدهای فیلسوفان دورۀ مدرن دربارۀ دوگانگیِ نفس و بدن وجود داشته است. فیلسوفانی همچون هیوم، که یکی از تأثیرگذاران بر اندیشۀ کانت بود، مسیر علیت را در ذهن متوقف کردند تا خارج و وقایع بیرونی را از رابطۀ ضروریِ علّی محروم کنند؛ اما کانت تلاش کرد اصل علیت را در واقعیت پدیداری پیاده کند و ضرورت برگشتناپذیر توالیِ پدیدارها را با تمثیل تجربی اثبات کند. تمثیل تجربی، یعنی راهی که بدان، تصورات پدیدارها، که هرآینه رابطۀ متوالی و متعاقب متعلق تجربۀ ممکناند، با قاعدهای کلی و ضروری، محکم و برگشتناپذیر شوند. کانت باتوجهبه صورت ادراک زمان، که امکان پدیداریِ اشیا بر آن متکی است، و پُر بودنِ زمان، یعنی عدم امکانِ حصول پدیدار بدونِ سبقت پدیدار پیشین، علیت را قاعدهای ساخت که این رابطه را خللناپذیر کند.
زمان,پدیدار,قاعده,اصل علیت,برگشتناپذیری
https://hikmat.isramags.ir/article_11749.html
https://hikmat.isramags.ir/article_11749_c58c0b9ecfb2c55128d96a32ddcf5079.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
6
3
2014
10
23
جوهر به مثابه امر واقعی در فلسفه لاک
133
151
FA
نازنین زهرا
بیگدلی
دانشجو دکتری دانشگاه اصفهان
www.nz.bigdeli@gmail.com
ابراهیم
موسوی
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه مفید قم
brhmmsv@yahoo.com
حامد
شیواپور
استادیار دانشگاه مفید قم.
h_shivapoor@yahoo.com
بحث لاک دربارۀ جوهر، دشواریهای فراوانی دارد. وی ازیکسو، جوهر را ناشناختهای تلقی میکند که فقط تصوری نسبی و مبهم از آن داریم؛ ازسویدیگر، به فرضیۀ ذرهای[1] معتقد است که طبق آن، عالم واقع درنهایت، متشکل از اتمها و ذرات مادی است. پرسش اصلی این است که جوهر برای لاک چه جایگاهی دارد. آیا واقعی است؟ یا فقط ذهنی است؟ آیا میتوان جوهر را همان اتمها و ذرات مادی دانست؟ بهعبارتِدیگر، چگونه این دو دیدگاه لاک، یعنی فرضیۀ ذرهای و ناشناخته بودن جوهر، سازگارند؟ برای رسیدن به پاسخ، ابتدا بحث جوهر را در فلسفۀ لاک بهاختصار توضیح میدهیم و سپس پاسخ نگارنده را به مسئلۀ مزبور بررسی میکنیم. نگارنده متعقد است راهکار، تمایز حوزههای توجه لاک به جوهر (حوزۀ معرفتشناسانه) و فرضیۀ ذرهای (حوزۀ وجودشناسانه) است. <br clear="all" /> [1] . Corpuscularian hypothesis
لاک,جوهر,فرضیۀ ذرهای,کیفیات,تجربهگرایی
https://hikmat.isramags.ir/article_11741.html
https://hikmat.isramags.ir/article_11741_6941c9784aea79a4d6816264db18af84.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
6
3
2014
10
23
کتاب شناسی: فلسفه عرفان: ذاتگرایی و ساخت گرایی
152
168
FA
نویسنده: راندولف
ت. دیبل
دانشجو ارشد، گروه فلسفه
مترجم: مهدی
صدفی
دانشجوی دکتری پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و مدیر گروه عرفان پژوهشگاه علوم وحیانی معارج.
mahdi.sadafi@gmail.com
ترجمه
درآمد پژوهش های دانشگاهی اخیر دربارۀ عرفان در تقارنی ایدئولوژیک بین دو مکتبِ تفسیریِ عرفان پایه ریزی شده اند: جاودان گرایی (ذات گرایی یا بی زمینه مندی)، ضدجاودان گرایی (ساخت گرایی، التفات گرایی، زمینه مندی). نگرش نخست، به کلیت تجربه عرفانی می پردازد؛ درحالی که عرفان در نگرش دوم، همانند دیگر تجربه های انسانی کاملاً مشروط تلقی می شود. من با تبیین معنای «عرفان» آغاز می کنم. سپس به تعریف و تصویر دو مکتب جاودان گرایی و ضدجاودان گرایی توسط استدلال های شاگردان برجستۀ آن می پردازم. نکته اینکه دو مکتب تفسیری، مغالطۀ فصل امر یا مغالطۀ جایگزین های منحصربه فردرا مرتکب می شوند؛ ازاین رو نمی توانند از مدعای خود عبور کنند؛ بنابراین در میان بحث، راهِ حل سومی را برای حلّ معارضات این دو مکتب و تکیه بر ویژگی ها و نکات مثبت آنان مطرح می کنم و به برخی مشکلات و معضلات تفسیرهای شاگردان و طرفداران این دو مکتب میپردازم.
فلسفه,عرفان,فلسفه عرفان,ذاتگرایی,ساخت گرایی
https://hikmat.isramags.ir/article_11752.html
https://hikmat.isramags.ir/article_11752_85499b78b5ea38bfcc4fdebeb2ed8513.pdf