پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
11
2
2020
02
20
کاربست نظریه علم دینى آیت الله جوادى آملی در مرجعیت علمى قرآن برای علوم سیاسی
5
34
FA
محمد علی
قاسمی
دانش آموخته دکتری گرایش قرآن و سیاست جامعه المصطفی العالمیه
ghasemimohammad110@gmail.com
غلامرضا
بهروزی لک
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقر العلوم
blak@chmail.ir
مرجعیت علمی قرآن کریم، به معنای اثرگذاری معنادار در علوم سیاسی، از مباحث مهم و نیازمند کنکاش فراوان است؛ از جمله پژوهشهای مهم، نمایاندن این مرجعیت بر پایه نظریه علم دینی است. در این مقاله نظریه علم دینی آیت الله جوادیآملی به عنوان نظریهای جامع مورد استفاده قرار گرفته است. مسئله ما این است که نظریه علمیدینی ایشان با چه کاربستی میتواند به مثابه چارچوبِ نظریِ مرجعیت علمی قرآن کریم در دانشسیاسی قرار گیرد؟ ادعای مقاله این است که نظریه علم دینی آیتالله جوادیآملی با ویژگیهای منحصر به فرد، مناسبترین چارچوب نظری برای نشان دادن مرجعیت علمی قرآن کریم در علوم انسانی و طبیعی است. تبیین جامع نظریه در مراحل ششگانه، تحلیل محتوایی و تلفیق مراحل همخوان در چگونگی کاربست آن در مرجعیت علمی قرآن، مهمترین دستاورد این پژوهش است. این هدف با توسعه در منابع کشف دین، توسعه در مفاهیم علم، عقل و دین؛ و با روش تنفیذ، امضا و استنباط فروعات از اصول کلی صورت گرفته و چگونگی تحقق آن در علوم سیاسی به تصویر کشیده میشود.
قرآن کریم,مرجعیت علمی,علم دینی,آیتالله جوادیآملی
https://hikmat.isramags.ir/article_126111.html
https://hikmat.isramags.ir/article_126111_ac297ca1e62802c485c303048d999cf0.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
11
2
2020
02
20
تبیین سلطه و رهایی در حکمت اسلامی با تأکید بر اندیشه آیت الله جوادی
35
68
FA
محمد داود
مدقق
دانشجوی دکتری فلسفه علوم اجتماعی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)
dawodmodaqqeq@yahoo.com
حسین
شرف الدین
استادیار موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)
سلطه و رهایی از مفاهیم اصلی در فلسفه و علوم اجتماعی است. در حکمت اسلامی نیز این مسائل نیاز به تبیین و تحلیل دارند. مسئله این مقاله تبیین سلطه و رهایی در حکمت اسلامی با تقریر و تبیین آیتالله جوادیآملی است. نوشتار حاضر با روش دیالکتیکی همراه با نقدِدرونماندگار به تبیین مسئله فوق میپردازد. مراد از سلطه، سلطه ناشی از عقلانیت ابزاری است که هرچند ابتدا در دنیای مدرن با نشانههای چون ازخودبیگانگی و شیءوارگی نمایان شد، اما اینک سراسر جوامع انسانی را درنوردیده و معضلی برای کل انسانیت به شمار میآید. بر مبنای حکمت اسلامی باید ریشههای سلطه و رهایی را در دیالکتیک طبیعت و فطرت جستجو کرد. راهکارهای برون رفت از سلطه را نیز در تعامل عقل و نقل در بعد معرفتشناختی و برساختاجتماعیِ واقعیت بر مبنای تعامل و تعادل فطرت و طبیعت؛ و تعامل عقل و نقل پیگیری کرد. از این منظر سلطه اجتماعیِ ناشی از ساختارهای اجتماعیِ مبتنی بر طبیعت، توحشگرا است و رهایی در صورتی تحقق مییابد که ساختارهای اجتماعی ذیل تعادل فطرت و طبیعت مورد نقددرون ماندگار بر مبنای خواستههای فطری قرار گیرند.
کلیدواژهها: سلطه,رهایی,فطرت,طبیعت,حکمت اسلامی,جوادی آملی
https://hikmat.isramags.ir/article_126112.html
https://hikmat.isramags.ir/article_126112_41d996dba76986a3aeb091eb8ad71b75.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
11
2
2020
02
20
بازخوانی ادله نقلی تجرد نفس از دیدگاه آیتالله جوادیآملی
69
100
FA
علی
قدردان قراملکی
دانش آموخته دکتری معارف اسلامیِ دانشگاه معارف اسلامی قم
agh0251@yahoo.com
کیفیت و نحوه وجودی نفس از مسائل چالش برانگیز فلسفی کلامی است. فلاسفه و بیشتر متکلمان با تمسک به ادله عقلی و نقلی از تجرد نفس دفاع کردهاند؛ در مقابل، اغلب دینپژوهانِ نقلمحور نیز با تأکید بر ادله نقلی از جسمانیت نفس جانب داری میکنند. با توجه به این تقابل، در این مقاله تلاش شد تا ادله نقلی مسأله به صورت مستقل مورد ارزیابی قرار گیرد. نویسنده برای نیل به این مهم، از نظرات آیتالله جوادی آملی بهره جسته و با روش کتابخانهای، ابتدا مهمترین ادلّه نقلی تجرد نفس را استخراج و سپس تحلیل و ارزیابی نموده است. نتیجه مقاله به روشنی نشان داده است که بر خلاف دیدگاه دین-پژوهانِ نقلمحور، بیشتر ادله نقلی مورد استناد فلاسفه، به ویژه با تبیین و تحلیل آیتالله جوادیآملی، بر تجرد نفس دلالت دارند.
کلیدواژهها: تجرد نفس,ادله نقلی تجرد نفس,دینپژوهانِ نقلمحور,آیتالله جوادیآملی
https://hikmat.isramags.ir/article_126031.html
https://hikmat.isramags.ir/article_126031_8d88714dfb9dc49aedcba3f1f0721dd1.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
11
2
2020
02
20
بررسی تطابق ماهوی ذهن و عین براساس نوع رابطه ماهیت با وجود از منظرآیت الله جوادی آملی و مصباح یزدی
101
125
FA
روح اله
آدینه
استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)
dr.adineh@isr.ikiu.ac.ir
سیده رقیه
موسوی
0000-0001-6345-6468
دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
mosaviroghaye688@yahoo.com
واقعنمایی یافتههای ذهن و چگونگی آن، از مسائل اساسی معرفتشناسی است. به نظر میرسد در فلسفه صدرالمتألهین، واقعنمایی ذهن به دو شکل کلی مطرح شده است؛ تطابق عوالم و تطابق ماهوی میان وجود ذهنی و وجود خارجی. اما به دلیلِ گوناگونی تعابیر از ماهیت در آثار صدرا، شارحان حکمتصدرایی به مساله چیستی ماهیت و نوع رابطه آن با وجود توجه ویژه داشته و هر کدام تحلیل و تدقیق خاصی ارائه کردهاند. در این مقاله به تقریر و تبیینات آیتالله جوادیآملی و استاد مصباحیزدی متمرکز شده و سعی کردهایم با روش توصیفیتحلیلی به چگونگی تطابق ذهن و عین از دیدگاه این دو شارح متاخر حکمت متعالیه بپردازیم؛ یافته های تحقیق چنین است که ایشان با توجه به نقش ماهیت و مفاهیم ماهوی در واقع نمایی ذهن، ملاک بودن ماهیت برای شناخت، و نوع رابطه ماهیت با وجود درحکمت صدرایی، معتقدند ماهیت صرفا ظهور ذهنی داشته، در خارج هیچ تحققی ولوبالعرض ندارد و جایگاه آن فقط در ذهن است؛ از این رو ماهیت ذهنی فقط حاکیِ از واقعیت خارجی بوده و مطابقت عینی بین ماهیت ذهنی و واقعیت خارجی معنا ندارد؛ بین ذهن و خارج تنها مطابقتِحکایی برقرار است.
کلیدواژهها: ماهیت,مفاهیم ماهوی,جود ذهنی,مطابقتِحکایی,جوادیآملی,مصباحیزدی
https://hikmat.isramags.ir/article_126110.html
https://hikmat.isramags.ir/article_126110_7801ab3fe86857637ef3308180c6ef30.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
11
2
2020
02
20
بررسی تبیینهای سهگانة نظریه اصالت وجود و انسجام منطقی سخنان صدرا
125
153
FA
فائزه سادات
فاخری
کارشناسی ارشد فلسفه و کلام دانشگاه قم.
faezehsadatfakheri@gmail.com
نفیسه
ساطع
0010-2820-2365-665
استادیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه قم
nafise.sate@yahoo.com
محور اصلی حکمت متعالیه و مبنای بسیاری از نظریات صدرالمتألهین، نظریه اصالت وجود است. این نظریه در آثار متعدد صدرا وجود دارد و نزد شارحین نیز مورد تفسیر و تبیینهای گوناگون قرار گرفته است. میتوان حداقل سه تفسیر مهم از این نظریه را برشمرد که هرکدام تقریر خود را به صدرا نسبت دادهاند. تفسیر نخست معتقد است ماهیت به تبع وجود در خارج موجود است و تحقق ماهیت در خارج حقیقی است. در تقریر دوم، ماهیت حدّ وجود دانسته شده است که به عرض وجود، در خارج موجود میشود و موجودیت ماهیت در این تفسیر، اعتباری است. برداشت سوم، موجودیت ماهیت در خارج را مجازی و جایگاه ماهیت را ذهن میداند به گونه ای که در خارج، تنها و تنها وجود، متحقق است و ماهیت، ظهور عقلی و ذهنی وجودهای محدود است. در پژوهش حاضر، دو فرضیه مطرح و پی-گیری میشود: اول اینکه عامل اصلی پیدایش سه دیدگاه متفاوت درباره نظریهی واحد اصالت وجود، عبارات متفاوت خود صدرالمتألهین و تبیینهای گوناگون ارائه شده از جانب خود ایشان است؛ دوم آنکه شواهد فلسفی دیگری از سایر نظریات صدرا میتواند تأییدی بر تفسیر سوم از نظریه اصالت وجود بوده و گویا در دیدگاه نهایی وی ماهیت صرفا، وجودی مجازی دارد. در تبیین فرضیه اول، عبارات همخوان و سازگار با هر دیدگاه را مطرح و منشأ آن را در تعابیر صدرا نشان میدهیم. در اثبات فرضیه دوم، از مسأله وجود رابط از دیدگاه صدرا بهره خواهیم برد. ماهیت نداشتن وجود رابط و ربط بودن ممکنات نسبت به حق تعالی، تفسیر سوم اصالت وجود را به عنوان نزدیکترین تفسیر به رأی حقیقی صدرالمتألهین تأیید میکند.
کلیدواژهها: اصالتوجود,صدرالمتالهین,تفسیرهای سهگانه,اعتباریت ماهیت,وجودرابط
https://hikmat.isramags.ir/article_126030.html
https://hikmat.isramags.ir/article_126030_a8abafa11fa7926d369564d61d1f4e8b.pdf
پژوهشگاه علوم وحیانی معارج
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا
2383-2916
11
2
2020
02
20
استدلال ابنسینا بر ضرورت نبوت از طریق تَبَعی بودن وجود کائنات
153
172
FA
یارعلی
کرد فیروزجایی
دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه باقر العلوم علیه السلام، قم، ایران
firouzjaei@bou.ac.ir
در آثار ابنسینا، به برهانی بر ضرورت نبوّت اشاره شده است که نه خود او و نه حکما و متکلمین دیگر، آن را به صورت کامل تقریر نکردهاند؛ اما از آنجا که ابنسینا به اصل برهان اشاره نموده و همه مبانی و مقدمات آن را در آثارش آورده، میتوان برهان را به او نسبت داد. در این مقاله کوشیدهایم برهان مذکور را به روش عقلی تقریر و مبانی آن را تحلیل نماییم. این برهان مبتنی بر مبانی ذیل است: وجود کائنات و انسانها، آمیخته بودن آنها به شر، مقصود بالتَبَع و غایت ضروری بودن شرور، غایت بالذات بودن انسان کامل و عقل قدسی، مقدمه بودن و سببیت موجودات مادی و عموم انسانها برای وجود پیامبر بعنوان انسان کامل. نظر به مقدمات به کار گرفته شده در این برهان میتوان آن را استدلال بر ضرورت نبوت ازطریق «مقصود بالعرض (یا: تبعی/ طفیلی) بودن موجودات طبیعی (یا: کائنات)» برشمرد، و یا برهانی از طریق «غایت بالذات بودن وجود نبی»، و یا تبیینی از طریق «وقوع شر» نامید. در این استدلال، وجود شر، تکیهگاهی برای اثبات ضرورت نبوت قرار گرفته است و بدینترتیب از آنچه که معمولا چالشی برای دینداری تلقی میشود به مثابه فرصت استفاده شده است. با توجه به شواهد قرآنی و روایی دال بر مبانی این برهان، میتوان آن را برهانی مُلهِم از معارف اسلامی(یا: نقلی) نیز دانست.
کلیدواژهها: نبوت,ابنسینا,شر,انسان کامل,عقل قدسی,غایت ضروری,غایت بالذات
https://hikmat.isramags.ir/article_126029.html
https://hikmat.isramags.ir/article_126029_36e483dbc061b3d2be46ffaf186838cb.pdf