ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اخلاق از دیدگاه اریک فروم با تأکید بر آرای آیت الله جوادی آملی
هر نظام اخلاقی برپایهٔ مبانی نظری بر ایدئولوژیک خاص خود استوار است. در نوشتار حاضر به این مسئله پرداخته شده است که اریک فروم (1980 ـ 1900 م) این مبانی را جهت تدوین نظام اخلاقی ـ تربیتی خود از آموزههای اومانیستی اتخاذ کرده است. لذا گزارههای اخلاقی آن منحصر به حیات دنیوی انسان است و پیامدهای اخلاقی حاصل از این نظام نیز متناسب با جامعهای اومانیست میباشد.
از آنجایی که رواج اخلاقیاتِ اومانیستی، ضمن دورکردن افراد از منابع حقهٔ اخلاقی در اسلام، زمینههای پیدایش تفکرات انحرافی و الحادی را در حوزهٔ اخلاق و عرفان پدید میآورد، بررسی پایههای فکری این نویسندهٔ شهیر، بهویژه با تکیه بر معارف حقهٔ اسلامی، خالی از فایده نیست. بدان جهت که مباحث اخلاق اسلامی از گستردگی قابل توجهی برخوردار است، دیدگاههای اخلاقی حضرت آیت الله جوادی آملی که برپایهٔ کلام حق تعالی و سیرهٔ معصومین است در جهت نقد دیدگاههای فروم در این مقاله مورد اتکا قرار گرفته است.
آیت الله جوادی آملی، بر ابعاد روحانی و جسمانی وجود انسان و خلود بُعد روحانی او تأکید دارند؛ و ازاینرو عمل به آموزههای اخلاقی اسلام را علاوه بر عالم حاضر، در حیات جاودانه و اخروی انسان نیز مؤثر میدانند.
نوشتار حاضر به تفاوت مبانی دیدگاههای اخلاقی اریک فروم با دیدگاه اخلاقی اسلام در مسیر تدوین اصول دستیابی انسان به نیکبختی میپردازد.
https://hikmat.isramags.ir/article_6559_99a4a1fe2040cfbd02acbb1370502a90.pdf
2012-05-21
7
38
اخلاق
فضیلت
دین
اسلام
اومانیسم
روح الله
شاکری زواردهی
1
AUTHOR
مژگان
فغفوری
2
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل وجوه معناشناختی، منطقی، معرفتشناختی و وجودشناختی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی
نظریهٔ اعتباریات، از جمله دیدگاههای بدیع و ابتکاری علامهٔ طباطبایی است که هنوز آنگونه که شایسته است، مورد تحلیل و موشکافی قرار نگرفته است. یکی از مهمترین قدمها در تبیین دیدگاه علامه در باب اعتباریات، توجه به تعدّد و تنوّع مفاهیم و مطالب مطروحه در آثار متعدد علامه طباطبایی است. فرض بنیادین این پژوهش، آن است که آنچه علامه طباطبایی در ذیل مبحث اعتباریات مطرح کردهاند، دربردارندهٔ مجموعهای از دیدگاهها و نظریههای خُردتر در حوزههای مختلف معناشناسی، منطق، معرفتشناسی و وجودشناسی است و تنها شامل برخی مسائل فلسفهٔ اخلاق یا مسئلهٔ تقسیم انواع ادراک به ادراکات اعتباری و حقیقی نمیشود. براینپایه، این مقاله میکوشد با بازخوانی و تحلیل بیانات علامه در این زمینه، به تفکیک ابعاد و ساحتهای مختلف معناشناختی، منطقی، معرفتشناختی و وجودشناختی مبحث اعتباریات و دستهبندی مدعیات مرحوم علامه در هر یک از این حوزهها پرداخته، قدمی در جهت تبیینی دقیقتر این نظریه و ابعاد متنوع آن بردارد.
https://hikmat.isramags.ir/article_6560_46ee4292e1643f6cbdf34c7f17195056.pdf
2012-05-21
39
67
نظریهٔ اعتباریات
علامه طباطبایی
وجودشناسی معرفت
منطق
معرفتشناسی
حکمت عملی
علی
لطیفی
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
چگونگی بازتولید فلسفههای علوم انسانی با تکیه بر فلسفه اسلامی
امروزه اثبات اینکه بسیاری از آموزههای علوم انسانی مدرن، با آموزههای اسلامی ناسازگار است و تحول در این علوم، امری ضروری است، کار دشواری نیست. آنچه دشوار است تبیین این نکته است که چگونه میتوان این تحول را، نه با نگاه خام و گذاشتن چند آیه و روایت در کنار متون جدید، بلکه با استمداد از علوم و اندیشههای اسلامیای که حاصل قرنها تلاش علمی اندیشمندان مسلمان بوده و در تعاملی پویا با اندیشههای معاصر، رقم زد. اگرچه این تحولبخشی نیازمند استمداد از بسیاری از دانشهای سنتی مسلمانان است، اما هدف مقالهٔ حاضر، این است که فقط شیوه و میزان کمک «فلسفهٔ اسلامی موجود» به تحولآفرینی در علوم انسانی مدرن را مورد بحث قرار دهد.
در طبقهبندیهای سنتی علوم، به دلیل پذیرش ماهیت سلسله مراتبی دانشها، «فلسفهٔ اولی» مادر علوم شمرده میشد، و به لحاظ معرفتشناختی، شایستگی این را دارد که پشتوانهٔ تمام علوم دیگر قرار گیرد. با انحطاط مابعدالطبیعه در دوران جدید و القای بنبست در عرصه وجودشناسی، فلسفه به مثابهٔ علم وجودشناسی رسما کنار زده شد، و تقدم فلسفه بر سایر علوم زیر سؤال رفت؛ اما در پس پرده، وجودشناسی ماتریالیستی زیربنای علوم گردید و با غلبه یافتن پیشفرضهایی همچون مادی و متباین دانستن وجود انسانها و کنار گذاشتن مبحث علیت غایی در تحلیل واقعیات انسانی، استقلال و اصالت فلسفی بسیاری از مباحث علوم انسانی زیر سؤال رفت و فضای قراردادانگاری و تبعیت از اعتباریاتِ بیضابطه غلبه یافت و مباحث این دسته از علوم، به یک سلسله مباحث حسی و قراردادی آمیخته با پیشداوریهای ماتریالیستی در باب ماهیت انسان، فروکاسته شد.
این مقاله میکوشد با تبیین الگوی مطالعه وجودشناختی در بررسی امور خاص، نشان دهد که چگونه «وجودشناسی مضاف» میتواند الگوی موجهی برای تحقیق در عرصهٔ «فلسفههای مضاف» (فلسفه روانشناسی، فلسفهٔ اقتصاد، و...) باشد؛ و نیز اینکه چگونه تحولآفرینی در علوم انسانی مدرن، نیازمند بهرهمندی از چنین «فلسفههای مضاف»ی است. همچنین با نشان دادن مصادیقی از تحقق یافتن چنین وجودشناسیهای مضافی در تاریخ اندیشهٔ اسلامی، و ارائه مصادیقی از ورود این گونه مباحث در نقد و اصلاح علوم انسانی جدید، امکان عملی چنین الگویی را آشکارتر سازد.
https://hikmat.isramags.ir/article_6561_5148956a0ff76d208f06b45293d7eff3.pdf
2012-05-21
69
170
فلسفهٔ اسلامی
فلسفهٔ مضاف
فلسفهٔ علم
وجودشناسی
علوم انسانی
فلسفهٔ علوم انسانی
طبقهبندی علوم
حسین
سوزنچی
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقد و بررسی مبانی تجربهگرایی در علوم انسانی
«تجربهگرایی» به عنوان اولین رویکرد در علوم انسانی، مورد توجه دانشمندان این عرصه قرار گرفت، و هنوز هم، باوجود نقدها و رقیبهای جدی، روش غالب در تحقیقات علوم انسانی و اجتماعی است. موافقان و مخالفان تجربهگرایی در علوم انسانی از شیوهها و راهبردهای مختلفی برای اثبات نظر خویش و ابطال نظریات مخالف بهره بردهاند: از تغییر در موضوع علوم انسانی، تا تحول در هدف آنها، تا دگرگونی در مبانی هستیشناختی یا معرفتشناختی آنها. به نظر میرسد نکتهای کلیدی که منتقدان تجربهگرایی در علوم انسانی از آن غفلت ورزیدهاند، بررسی و تحلیل ماهیت موضوع علوم انسانی و لوازم روششناختی آن است. توجه به این نکته میتواند برخی کاستیهای تجربهگرایی را آشکار کند.
نقطهٔ عزیمت این مقاله را این اصل روششناختی تشکیل میدهد که روش هر علم وابسته به موضوع آن است، و ماهیت موضوع است که نوع روش تحقیق مناسب را تعیین میکند. بر این اساس، سعی میشود تا ماهیت موضوع علوم انسانی، تحلیل، و عدم تناسب روش تجربی با آن نشان داده شود. راهبرد این نوشتار برای این کار، تحلیل منطقی مفاهیمی است که در موضوعات مسائل علوم انسانی بهکار میروند تا نشان دهد این موضوعات شامل مفاهیمی از سنخ معقولات اولیٰ، معقولات ثانیهٔ منطقی، و اعتباریات محضاند و مطالعهٔ هر دسته از آنها نیازمند روشی ویژه و منحصربهفرد میباشد. از اینرو، پیشنهاد نوشتار حاضر، آن است که روش تجربی هرچند در بررسی و مطالعهٔ برخی از موضوعات علوم انسانی، کارآیی محدود و مناسب خود را دارد، لکن نمیتواند به عنوان تنها روش مطلوب و مفید در این علوم مورد تأکید و توجه قرار گیرد؛ بلکه عمدهٔ مسائل علوم انسانی به روشهایی دیگر نیازمندند تا بتوانند همهٔ موضوعات خویش را بررسی کرده، به اهداف خود دست یابند.
https://hikmat.isramags.ir/article_6562_3c04f8f5269a73838cd847c33de61ebd.pdf
2012-05-21
171
142
علوم انسانی
تجربهگرایی
روششناسی
نقد
معقولات اولی
معقولات ثانیه
اعتباریات
علی
مصباح
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
انعکاس فلسفه فلوطین درحکمت صدرالمتألهین
فلوطین از حکمای یونان باستان است و کتابش اثولوجیا تأثیرات فراوانی بر فلسفهٔ اسلامی نهاده است. در بین حکمای مسلمان، صدرالمتألهین بیشترین استفاده را از آراء و نظریات او کرده است؛ به طوری که بسیاری از نظریاتِ خاصِ حکمت متعالیه، ریشه در آرای فلوطین دارد. برخی از آرای فلوطین عبارتند از: اعتقاد به ذومراتب بودن هستی، قاعدهٔ بسیط الحقیقه کل الاشیاء، قاعدهٔ الواحد، اعتقاد به ذومراتب بودن نفس و حضور مراتب وجودی در نفس آدمی، اعتقاد به حضور تمام موجودات عالم ماده در عوالم برین و... . اما دو فلسفهٔ فلوطینی وصدرایی دارای چه شباهتها و تفاوتهایی است؟ نوشتار پیش رو درصدد است ضمن معرفی آراء و نظریات اساسی فلسفهٔ فلوطین و صدرالمتألهین، موارد مشابهت و افتراقِ این دو فلسفه را نشان دهد. ازجمله نتایج این تطبیق و مقایسه، کشف و درک میزان تأثیرپذیری حکمت متعالیه از فلسفهٔ فلوطین است.
https://hikmat.isramags.ir/article_6563_1b02d035b72bf1167656a78a3ef4774f.pdf
2012-05-21
143
170
فلوطین
اقانیم ثلاث
احد
عقل
نفس
صدرالمتألهین
محمدمهدی
گرجیان
1
AUTHOR
نرجس
رودگر
2
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تبیین سعادت قصوی از منظر مسکویه
مسکویه، علاوه بر بیان دیدگاه خودش دربارهٔ سعادت قصوی، دیدگاه حکیمان سلف را دربارهٔ این مسئله گزارش میکند و دیدگاههای فیثاغورث، سقراط، افلاطون و ارسطو را برمیرسد. برای تبیین دیدگاه مسکویه دربارهٔ سعادت قصوی، میتوان بیان او را به دو قسمت سلبی و ثبوتی تقسیم کرد: بر اساس بیان سلبی او، حصول سعادت قصوی در تمتع از لذات حسی نیست. بر اساس بیان ثبوتی او شش ملاک (رسیدن به افق فرشتگان، دریافت حکمت از ساکنان ملأ اعلی، حرکت شوقی و عشقی به سوی خدا، دستیابی به کمال نهایی در دو بعد نظری و عملی، رسیدن به نعم بیحد و حصر بهشت، و تقرب به خدا) وجود دارد. نگارنده بر این باور است که این ملاکها مانعة الجمع نیستند، بلکه امکان جمع این ملاکها وجود دارد. گرچه برخی از این ملاکها قابل نقد هستند، اما در مجموع این ملاکها، مبین تأثر شدید مسکویه از دین مقدس اسلام است.
سعادت قصوی، کمال نهایی، نظری و عملی، تقرب به خدا، بهشت، مسکویه.
https://hikmat.isramags.ir/article_6564_35c637d6e899e9c08d9c7378eb475731.pdf
2012-05-21
171
191
سعادت قصوی
کمال نهایی
نظری و عملی
تقرب به خدا
بهشت
مسکویه
عینالله
خادمی
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
معاد، نبوت و امامت در رسالهٔ اعتقادات شیخ صدوق و شیخ مفید
شیخ صدوق و شیخ مفید، دو متکلم متقدم امامیه، با بررسی موضوعات مختلف در حیطه اصول دین، و با رویکرد اعتقادی شیعه، مجموعهای از دریافتها و نگرشهایشان را در اختیار آیندگان گذاشتهاند. بازخوانی مداوم و مکرر اندیشههای پیشینیان، خصوصا در مواردی که قدمت، اهمیت ویژه و اعتباردهنده دارد، آرای خالص و دست نخوردهتری را در اختیار محققان قرار میدهد. ازاینرو حائز اهمیت فراوان است.
در این مقاله به مقایسه و تحلیل دیدگاههای صدوق و مفید در سه اصل معاد، نبوت و امامت میپردازیم. در بحث معاد، همرأیی غالب شده است، برخلاف مباحث نبوت و امامت، که اختلاف نظرهای چشمگیری در آن دیده میشود. مقاله با محوریت رسالهٔ الاعتقادات صدوق و تصحیح الاعتقاد مفید، ضمن بررسی دیگر آثار آنان، رأی این دو را در اصول مذکور مقایسه و ارزیابی میکند.
https://hikmat.isramags.ir/article_6565_71786e26069a2d5acf47b8ce491fb7be.pdf
2012-05-21
193
224
شیخ صدوق
شیخ مفید
رسالهٔ الاعتقادات
تصحیح الاعتقاد
معاد
نبوت
امامت
فروغ
رحیمپور
1
LEAD_AUTHOR